به کوشش: محمد کمالي نژاد




 

نام رايج:

غوره

نام عربي:

حِصرم

ماهيت:

انگور خام نارس سبز ترش است هر نوع انگور که باشد.

طبيعت:

در اول دوم سرد و در آخر آن خشک و عصاره آن سردتر و خشک تر از آن تا سوم.

افعال و خواص:

مطفي حرارت خون و صفرا و قامع صفرا و مقطع بلغم معده و حابس طبع و مانع انصباب مواد و مقوي جگر و بدن و رافع تشنگي و سستي اعضا و رب آن قاطع تشنگي و مسکن حرارت و التهاب معده و جهت اسهال مراري و برانگيختن اشتها و حفظ جنين و تقويت احشا و منع غثيان صفراوي.
***

بدل:

ريواس، حماض، اترج

مضر:

مضعف معده سرد و مضر باه و مولد رياح و مغص و مورث عطش در بعضي امزجه

مصلح:

گلقند و انيسون و انجير

مقدار شربت:

از عصاره آن تا يک مثقال

نام رايج:

انگور

نام عربي:

نامهاي ديگر:

اُزوم (ترکي)، داک(هندي)

ماهيت:

ثمري است معروف که از درخت تاک که رَز نيز نامند به هم مي رسد و زمستاني و تابستاني مي باشد و تابستاني آن را انواع و اصناف بسيار است بهترين آن سفيد رسيده شيرين شاداب بزرگ دانه آن است که پوست آن رقيق و تخم آن کوچک و دانهاي آن در مقدار متساوي باشند.

طبيعت:

با قواي مختلفه است و انواع کثيره و مطلق رسيده آن در آخر اول گرم و تر و بعضي بسياري شيرين آن را تا دوم گرم و تر دانسته اند و دانه آن در دوم سرد و خشک.

افعال و خواص:

جالي و منضج و سريع الانحدار و کثير الغذا و بهترين ميوه ها است در غذائيت و توليد خون صالح و معدل امزجه غليظه و مصفي خون و دافع مواد سوداويه و احتراقيه و مصلح حال صدر و ريه و مسمن بدن و اگر آب آن را خورده پوست را بيندازند زياده کننده پيه کرده است و انگور تازه نفاخ و ملين و انگور که اندک قشر آن پژمرده کثير الغذاتر از انجير و نفخ آن کمتر و مقوي بدن و مسمن و زياد کننده خون جيد و منضج و ملين و جهت ناقهين و صاحبان حمي مزمنه و بارده نافع و انگوري که دو روز مانده باشد و به دستور مويز با تخم خوردن جهت اوجاع معده و امعاء و گرده و مثانه بهتر و روغن انگور که مکرر آب و ثفل آن را با روغن زيتون جوشانيده صاف کرده و يا در آفتاب پرورده باشند به غايت محلل و مسخن و ملين جلد است.
***

مضر:

الف) مضر معده رطبه ريحيه و مولد رياح در آن
ب) مضر سدّه جگر و طحال و قولنج ريحي و گرده
ج) مورث تشنگي
توضيح:
آب سرد خوردن بالاي انگور به غايت مفسد آن و مورث استسقاء و تبهاي عفن است و بايد بين دو وعده غذايي خورده شود بطوري که غذاي اول هضم شده باشد.

مصلح:

الف) زيره و رازيانه
ب) تخم کرفس
ج) سکنجبين و غذاهاي ترش

نام رايج:

مويز

عربي:

زبيب

ماهيت:

انگور رسيده به درخت خشک شده است که انواع مي باشد، بحسب انواع انگور، بهترين همه پر گوشت شيرين کم دانه فربه آن است و بدترين همه خشک کم گوشت پُر دانه آن است.

طبيعت:

به حسب انواع انگور مختلف مي باشد و مجموعاً در آخر اول گرم و در اول تر.

افعال و خواص:

در حديث وارد است که زبيب را بخوريد که اطفاي مرّه صفرا مي نمايد و بلغم را ساکن و عصب را محکم و غضب را مي ميراند و دل را قوي و نيک مي گرداند و منضج خلط غليظ و ملين بطن و محل به اعتدال و جالي معده و امعا و معين ادويه مسهله و موافق قصبه ريه و مقوي جگر و محرک باه مبرودين و مسمن بدن و جهت سرفه بلغمي و امراض گرده و مثانه و قرحه امعاء و چون با انيسون بپزند تا مهرا گردد و صاف نموده با روغن بادام بياشامند جهت سرفه بارد بلغمي مجرب و آشاميدن آب نقيع آن و يا آب مطبوخ آن و يا با ادويه مناسبه ملين طبع و خيسانده آن در سرکه انگوري به ناشتا جهت تحليل ورم طحال مجرب که هر روز چند دانه آن را بخورند و بالاي آن قدري از آن سرکه بياشامند.
***

بدل:

کشمش

مضر:

الف) محرورين
ب) گرده

مصلح:

الف) سکنجبين و مکيدن آب ميوه هاي ترش و خشخاش
ب) عناب

مقدار شربت:

تا سي درم
ضعف جگر آنکه برده صبر از جانش*** از شربت زرک ساز کن درمانش
ترتيب غذا کن چون خورد شربت را*** از مرغ و مويز و از حب رمانش
حکيم يوسفي
منبع مقاله :
کمالي نژاد، محمد، (1390)؛ برگ کهن، تهران: چوگان، چاپ اول